یکی از هنرجویان کلاس ترجمه ام در موسسه رخداد تازه، گله کرد چرا دیگر سری به وبلاگم نمی زنم و نمی نویسم. راستی چرا؟ فیس بوک از یک سو امکانات بسیاری در اختیار گذاشته تا مدام و هر لحظه در جریان احوال یاران باشی و دلنوشته هایشان را بخوانی اما از سویی دیگر انگار تو را نشانده است در ماشینی که به سرعت می رود و به تو تنها فرصت نگاه کوتاه می دهد به هر آنچه در برابر دیدگانت است. اگر می خواهی یادداشتی بنویسی و درد دلی بکنی همیشه هراس داری از این که مبادا پر گویی کنی چرا که صفحات برق آسای فیس بوک آن را بر نمی تابد. اما این دنج که مدت هاست خود را از آن محروم کرده بودم در آرامشی دلپذیر تو را می خواند تا بنویسی و آن را با جمع محدود تری در میان بگذاری. خوشحالم از این که دو باره برگشته ام به این کنج دل انگیز.
آخرین کتابم » کجاست دستان تو» مجموعه ای چاق و چله از شعرهای » ناظم حکمت» شاعر محبوبم روی پیشخوان جا گرفت. مجموعه ای دیگر هم از اشعار آنا آخماتوا در راه است. و رمان مظلوم » پشت درخت توت همچنان در محاق.
ذوق زده شده ام و دارم اخبار کار هایم را می دهم غافل ا این که این کار را می شود در فیس بوک هم کرد. این کنج جای نجواست و سخن دل تو دل با یاران
7 دیدگاه
Comments feed for this article
فوریه 21, 2013 در 9:32 ب.ظ.
منیعی
سلام آقای پوری
فقط می خواستم خدمتتون عرض کنم بی نهایت خوشحال شدم. شاد و سرافراز باشید.
فوریه 22, 2013 در 6:21 ب.ظ.
منیعی
سلام استاد عزیز و بزرگوار
مصاحبه شما درباره زندگی خودتون و آثار شما در مسیر زندگیم بسیار راهگشا بوده، از صمیم قلب عرض می کنم ارادتمند شما استاد بزرگوار هستم و دوستتون دارم. شاد و سرافراز باشید.
فوریه 27, 2013 در 10:31 ب.ظ.
Zahra Ghalenoei
چه خوب که دوباره برگشتید به این کنج ……حرف زدن و شنیدن تو کنج خلوت یه لطف دیگه ای داره استاد…..
یکی از همون هنرجوها
فوریه 27, 2013 در 11:25 ب.ظ.
مژگان دولت آبادی
سلام استاد عزیز .. خوشحالم که به وبلاگتون جانی دوباره بخشیدید ..پاینده باشید .
مِی 4, 2013 در 12:26 ق.ظ.
حسین
سلام و خسته نباشید
کار واجبی باهاتون داشتم
لطفا یا با شماره بنده تماس بگیرید یا اینکه با به یاهو من پی ام بدید و اف بزارید
09359434948
haji.dior@yahoo.com
منتظر تماس یا پی امتون هستم
لطفا پشت گوش نندازید
کار واجبی واقعا باهاتون داشتم راجب سایت هستش
ممنون
جون 29, 2013 در 1:10 ب.ظ.
pouricom
دوست عزيز من فعلا در ايران نيستم. اين است كه نمي توانم با شما در تماس باشم. پس از باز گشت حتما خبر مي گيرم.
جون 29, 2013 در 7:19 ب.ظ.
بهرام عظیم پور
خوشحالم که علاوه بر آثارتون این بار در دوره ی برگشتن شما، با وبلاگ اتون آشنا می شم.
کاش شعری از»ناظم» را هم به انتخاب خودتون در پایان متن می آوردید؛ به ویژه اگر تفاوت ترجمه ی روان شما را با مترجمان پیشین (مثل زنده یادان رضا سیدحسسینی و جلال خسروشاهی) نشان می داد…