اهل تبريز هستم و دوران كودكي و نوجواني ام در اين شهر گذشته است. روز 23 فروردين 1332 به دنيا آمدم. و در 9 سالگي پدرم را كه هنوز چهل ساله نشده بود از دست دادم. مادر ماند با 5 فرزند. دوران كودكي مثل كودكي خيلي ها پر بود از شادي هايي كه بسيار آسان به دست مي آمد و غم هايي كه به نسيمي از دل مي رفت. بعد از دبيرستان دو سال در دانشسراي راهنمايي تحصيلي در آروزي معلم شدن تحصيل كردم. اما پس از تمام كردنش به خدمت نظام وظيفه در آمدم و دوسال در دهات كرمانشاه سپاهي دانش بودم. پس از خدمت ازدواج كردم و با همسرم براي ادامه تحصيل به انگلستان رفتم و دوسال بعد با شعله ور شدن آتش انقلاب 22 بهمن به ايران برگشتم.

از 16 سالگي داستان مي نوشتم و اولين داستان هاي كوتاه را در مجله فردوسي و نگين بين سال هاي 1353 تا 1355 به چاپ رساندم.

بعد از انقلاب چند سالي دست از نوشتن كشيدم و زماني كه دو باره به كار نوشتن روي آوردم به ترجمه شعر پرداختم و اولين مجموعه شعررا با نام » تو را دوست دارم چون نان و نمك» اثر ناظم حكمت شاعر بزرگ ترك توسط نشر چشمه به چاپ رساندم. پس از اين كتاب مجموعه اي از پابلو نرودا با نام » هوا را از من بگير خنده ات را نه» باز با نشر چشمه چاپ كردم . پس از اين دو كتاب بود كه بيش از 10 مجموعه شعر و چند كتاب براي كودكان و نو جوانان و يك رمان هم بر ترجمه هايم افزودم. در1386 اولين رمانم را با نام » دو قدم اين ور خط» با همت نشر چشمه چاپ كردم و الان هم همچنان دارم ترجمه مي كنم و رمان مي نويسم. همين.