مي شود در باره چارلز بوكوفسكي خيلي نوشت. شاعري كه با نوشته ها و شعر هاي جنجالي اش بيش از ربع قرني است كه يكي از مطرح ترين شاعران امروز امريكا به حساب مي آيد. عده اي اورا جزو نسل بيت مي نامند و بعضي ها اورا شاعر پست مدرن مي دانند. اما هر چه كه هست او شاعري بود متفاوت. هم در زندگي و هم در شعر. آدمي ظاهرا لاابالي كه شب و روز را ميگساري مي كرد و درست خلاف زندگي متعارف و فرهنگي يك شاعر و نويسنده مي زيست. شعر او چنان ساده و عاري از پيرايه هاو صنايع شعري است كه گاه به نظر مي رسد سرودن آن ها از عهده همه و حتي غير شاعران هم مي آيد. اما زماني كه قلم روي كاغذ مي گذاري تا مثل او بسرايي خود را ناتوان مي يابي. چون براي سرودن شعر چون بوكوفسكي بايد مثل او هم زيست و مثل او عصباني بود و عاصي ، مثل او با داشتن دلي مهربان به وسعت دريا كه زير لايه غليظي از نفرت و خشم در تلاطم است حس كرد.
اميدوارم گزينه اي كه از اشعار پس از مرگ او فراهم كرده ام به زودي به سامان برسد و لباس چاپ به تن كند تا دوستان عزيزم به نمونه هاي بيشتري از شعر هاي او دست رسي داشته باشند.
1
شعر كوتاه
مثل زندگي كوتاه
شايد بهترين نباشد
اما معمولا
آسان تر است.
اين
شعري است كوتاه
در پايان
يك زندگي
دراز
حالا نشسته ام اين جا
نگاهت مي كنم
بعد
مي گويم
خداحافظ.
2
نويسنده بزرگ
فكر مي كرد
اين آخر عمري
يك جورايي
مردم گريز شده است
و خلوتي دلپذير
در دوري از عوام بدست آورده.
اما كشف كرد كه ماجرا اين نبود
يك شب در جلسه شعرخواني
دستانش چنان لرزيدند
كه از بودن در جمع خجالت كشيد.
قهرماني ديگر
فلنگ را بست.
******
16 دیدگاه
Comments feed for this article
فوریه 13, 2010 در 7:53 ب.ظ.
علیرضا عبدالکریمی
زیبا و درست مثل کلام شما ساده بودندو بی پیرایش ..شاید بدون روتوش.. شاید این سادگی بیشتر منو جذب میکنه که ادامه ی شعرهای بوکوفسکی را بخونم .امیدوارم هر چه زود تر این امکان پیش بیاد تا شعرهای بیشتری را از ترجمه ی شما بخونیم .و همین طور بیشتر با این شاعر آشنا بشم.
فوریه 13, 2010 در 11:06 ب.ظ.
omid
سلام
از شما ترجمه هايتان را كه خوانده ام
رمان دوقدم…را هم خوانده ام…
از آثر برگزيده ياين دهه بود…
ممنونم…
فوریه 14, 2010 در 5:25 ب.ظ.
غزال
سلام آقای پوری عزیز
خیلی وقت بود سر نزده بودم .اینجا چرخی در نخوانده هایم زدم و روحم دوباره تازه شد.
منتظر کارهای جدیدتان هستیم!همگی !
راستی این وبلاگ هم وبلاگ آن دخترکی است که برایتان گفته بودم ..به نام دایره مینا
http://mina-toranjj.blogfa.com/
مشتاقانه در انتظارم!!
فوریه 16, 2010 در 3:24 ب.ظ.
Mohsen Shafizadeh
محشر! هم بوکوفسکی و هم ترجمه های شما!
فوریه 16, 2010 در 7:46 ب.ظ.
رویا
سلام
به روزم و منتظر
استاد میاید که؟!
فوریه 17, 2010 در 2:25 ب.ظ.
اسرين
شعر كوتاه ميتونه بهتر و آسانتر باشه، اما زندگي كوتاه…
فوریه 18, 2010 در 10:53 ق.ظ.
omid
سلام شنیدم رمان تازتونو دادید به نشر چشمه برای چاپ.دربارش چیزکی نمی گید؟؟کی چاپ می شه؟؟
مشتاقانه منتظرم…
فوریه 20, 2010 در 3:54 ب.ظ.
میترا
اینجا نشسته ام و نگاهت می کنم …………..
چقدر ساده و دلنشین است. سلام جناب آقای پوری نازنین. راستش خجالت کشیدم بابت نظرتان در مورد دو داستان اخر مجموعه که مانده بود سوال کنم. گفتم شاید حمل بر سماجت یا جسارت شود. اما ورای این حرفها دلم تنگ شده بود و خواستم عرض ادب و سلامی کنم. با ارادت.میترا معینی.
فوریه 25, 2010 در 7:58 ق.ظ.
فانی
سلام استاد
مدت ها قبل به وبتون سر میزدم و خیلی لذت می بردم اما مدتی اینجا دچار رکود شد… خوشحالم که دوباره اینجا رو با قلم گرمتون تزیین می کنید…
دیشب بعد از مدت ها جستجو کتاب دو قدم این ور خط رو گیر آوردم… ( توی شهر ما معمولا کتاب خوب سخت گیر میاد)… از همون اول جذبم کرده و دارم با لذت و اشتیاق جلو میرم… خوشحالم که می نویسید و خوشحالم که ترجمه می کنید…
شاد باشید
فوریه 27, 2010 در 1:45 ق.ظ.
یگانه وصالی
سلام استاد. مثل همیشه از خوندن ترجمه هاتون لذت بردم. (بی تعارف) . بی صبرانه منتظر چاپش هستم.
مارس 3, 2010 در 12:10 ب.ظ.
آرش شفاعی
سلام استاد افتخاری بود برای بنده رسیدن به محضر شما در آن بعداز ظهر شلوغ اسفندماهی
مارس 3, 2010 در 2:28 ب.ظ.
اميرعصارها
شعر اول فوق العاده بود. بي نظيريد توي انتقال احساس!
…
…
…
راستي! جناب پوري، قدم رنجه كنيد براي خوندن سه شعر كوتاه…
آوریل 12, 2010 در 1:15 ب.ظ.
علی کرمی
بوکفسکی فقید شاعری است که روزی کشف کرد: یک موش چه زیبا است و تکهای از زندگی است که تو خودش گیر افتاده.
آوریل 15, 2010 در 7:18 ب.ظ.
ليلي
دوست عزيز من هم در وبلاگم از اشعار بوكوفسكي ترجمه كرده ام و خوشحال مي شوم شما هم بخوانيد.
آگوست 23, 2010 در 7:01 ب.ظ.
شعر گمنـــام - صفحه 8 - تالارهای بحث و گفتگوی هم میهن | Hammihan Forum
[…] كه از بودن در جمع خجالت كشيد. قهرماني ديگر فلنگ را بست. (+) __________________ خوشا پـر کشیدن، خوشا رهـایی خوشا اگر نه […]
سپتامبر 22, 2010 در 7:40 ب.ظ.
نسیم خواجوی
خوشحالم از این که وبلاگ شما رو دیدم و خوشحال تر از اینکه به زودی ترجمه جدیدی از شاعر مورد علاقه ام خواهم خوند . دعوت می کنم که تصویر سازی دو پست آخر من رو ببینید گمان کنم شما رو خوشحال می کنه که تصویر سازی از شعر بوکفسکی ببینید و امیدوارم در همکاری باز بشه 🙂